loader image

جستجو

How to Choose an American Education Without Really Trying

نشنال ریویو:
چگونه تعلیم و تربیت آمریکایی را بدون تلاش واقعی انتخاب کنیم

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «نشنال ریویو» در مقاله‌ای  به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه تعلیم و تربیت آمریکایی را بدون تلاش واقعی انتخاب کنیم.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، ‌روزنامه نشنال ریویو مقاله‌ای به‌قلم «کلیفورد اسمیث»«آلکس نولمن» منتشرکرد که در آن آمده است:موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی، اندیشکده‌ای است که هدفش «نمایندگی از موسسات آموزش عالی آمریکا و پژوهش در زمینه مطالعات ایرانی» است.

این موسسه فهرستی از موسسات مرتبط دارد که می‌توان از میان بسیاری از دانشگاه‌ها و موزه‌ها به دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس (یو سی ‌ال ‌ای)، دانشگاه نیویورک (ان وای یو)، دانشگاه ییل، دانشگاه پرینستون، دانشگاه هاروارد و موسسه اسمیتسونین اشاره کرد.

علاوه بر این، موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی در هم تنیده با گروهی است که روابطی با رده‌های بالای نظام ایران دارد؛ حکومتی که آمریکا آن را حامی تروریسم می‌داند.

این موسسه در سال 1967 و 12 سال قبل از انقلاب اسلامی در سال 1979 پایه‌گذاری شد و هدف آن، ارائه خدمات کامل به محققین آمریکایی در ایران بود و تنها سازمان خصوصی بود که نماینده منافع دانشگاه‌ها، موزه‌ها و محققان آمریکایی در ایران بود.

موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی در سال 1988 نیز اقدام به اعزام دانشجو به ایران کرد که به واسطه طرح «گفت‌وگوی تمدن‌ها» توسط «سید محمد خاتمی» -رئیس‌جمهور وقت ایران- سازمان ملل و چندین کشور دیگر ممکن شده بود.

«مایکل روبین» حالا از برجسته‌ترین منتقدان حکومت ایران در واشنگتن دی سی است، اما در تابستان 1999 از جمله کسانی بود که در این طرح شرکت داشت و با حمایت موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی به این کشور سفر کرد.

روبین در آنجا و در موسسه دهخدا، آموزشگاه زبان وابسته به دانشگاه تهران را تحصیل کرد.

دانشگاه تهران تا به امروز تفاهم‌نامه‌ای با موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی دارد و تا سال 2009 نیز از جمله شرکای کلیدی آن بود.

وقتی که از موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی در مورد ماهیت رابطه فعلی‌اش با موسسه دهخدا پرسیده شد، این موسسه حاضر به ارائه اظهارنظری نشد.

بنا بر تارنمای خود موسسه، امروزه یکی از وظایف اصلی آن، ارائه بورس تحصیلی پیشرفته زبان در بنیاد سعدی تهران است.

موضوع فقط میهن‌پرستی مکرر ایرانی نیست. «احمد مجیدیار» کارشناس منطقه‌ای است که در حال حاضر در سازمان موقوفه ملی برای دموکراسی کار می‌کند و توضیح می‌دهد که بنیاد سعدی «بخشی از یک شبکه گسترده تحت هدایت دولت است که به دنبال پیشبرد انقلاب اسلامی ایران و دستورالعمل‌های ایدئولوژیک و سیاسی آن در منطقه و سرتاسر جهان است.»

حداد عادل صرفا یک کارمند نیست. یکی از همکارانش او را به‌عنوان «مرد انقلاب و جهاد فرهنگی» توصیف می‌کند.

حداد عادل خود را وقف نسخه آیت‌الله‌ها از «جهاد فرهنگی» کرده که باعث شده او به رده‌های بالای نظام ایران راه بیابد.

پس، موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی عملا و با کمک بنیاد سعدی مشغول به تبلیغات در میان دانشجویان آمریکایی است. تلاش مشترک این دو توسط مقاماتی انجام می‌شود که روابط مستقیمی با بدترین عناصر حکومت ایران دارند.

موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی بودجه دولتی را قبلا از آژانس اطلاعات آمریکا می‌گرفت که در حال حاضر وجود ندارد. برگه‌های مالیاتی آن نشان می‌دهد که هنوز هم حدود دو سوم درآمد خود را از طریق منابع دولتی آمریکا تامین می‌کند.

آمریکایی‌ها باید هر آنچه را که می‌توانند، در مورد ایران بیاموزند و مهم است که با ایرانیان دلسوز در تماس باشند، اما تسهیل برای سفر به موسسه‌ نمایشی که توسط حکومت کنترل می‌شود، یک پژوهش صادقانه دانشگاهی نیست.

رهبران سیاسی آمریکا باید نگاه عمیق‌تری به این موضوع بیاندازند و دریابند که نظام و جبهه‌های متنوع آن تا چه میزان زیادی بر موسسه آمریکایی مطالعات ایرانی و برنامه‌های آن نفوذ دارند و تصمیم بگیرند که آیا این موسسه در خدمت منافع آمریکاست یا نه.