loader image

جستجو

China has not changed its approach towards Iran

آسیا تایمز:
چین رویکرد خود را نسبت به ایران تغییر نداده است

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «آسیا تایمز» در یادداشتی با اشاره به انتقاد مستقیم ایران دربیانیه‌ مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس، تاکید کرد: چین رویکرد خود را نسبت به ایران تغییر نداده است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه آسیا تایمز در یادداشتی به‌قلم «توویا گرینگ» نوشت: «شی جین پینگ» -رهبر چین- ماه گذشته وارد عربستان شد تا ریاست سه نشست با کشور میزبان، شورای همکاری خلیج‌فارس و روسای 21 کشور از 22 عضو اتحادیه عرب را بر عهده بگیرد.

در جریان این سفر، یادداشت تفاهم‌هایی به مبلغ 50 میلیارد دلار با عربستان به همراه برنامه‌هایی برای افزایش همکاری چین و اعراب در طیف گسترده‌ای از بخش‌های استراتژیک امضا شد.

آنچه قرار بود جشن چندجانبه‌گرایی و تعامل چین در غرب‌آسیا در مواجهه با تنش‌های فزاینده بین آمریکا و شرکای عرب خلیج‌فارس آن باشد، با یک رویداد غیرمعمول درگیری چین و ایران خدشه‌دار شد.

چین و شورای همکاری خلیج‌فارس به طور مشترک بیانیه‌ای منتشر کردند که ‌‌به‌عنوان انتقاد مستقیم از ایران تلقی شد.

در این بیانیه بر لزوم رسیدگی به برنامه هسته‌ای، دخالت آن در فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده در منطقه و ادعاهایش در مورد جزایر مورد مناقشه ‌‌‌خلیج‌فارس تاکید شده است.

وزارت امور خارجه ایران در واکنش به این اقدام، سفیر چین را برای توضیح بیشتر احضار کرد.

سال‌ها، پکن تمام تلاش خود را کرده است تا از باتلاق‌های پیچیده سیاسی غرب‌آسیا دور بماند و روابط صمیمانه‌ای را با همه جناح‌های متخاصم منطقه تبلیغ کند.

به گفته برخی تحلیلگران، اولویت‌های چین تغییر کرده است و دیگر ‌‌به‌دنبال رفتار برابر با ایران و همسایگان عرب آن نیست.

تجارت و سرمایه‌گذاری بین چین و ایران در دهه گذشته متوقف شده است، زیرا بانک‌ها و مشاغل چینی نسبت به تحریم‌های ثانویه محتاط شده‌اند.

رقمی که به اشتباه 400 میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری چین در ایران بر اساس مفاد برنامه مشارکت جامع 25 ساله به امضا رسید، غیرقابل اثبات است.

بارزترین نمونه موقعیت ایران این واقعیت است که این کشور تنها چند هزار شهروند چینی دارد، در حالی که امارات به تنهایی دارای 400 هزار تبعه چینی دارد.

با این حال، زود است نتیجه‌گیری کنیم که دیپلماسی متوازن کنار گذاشته شده است.

در همان ماه با سفر شی جین پینگ به عربستان، چین اولین کنسولگری خود را در این کشور در بندرعباس تأسیس کرد.

چین به حذف ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل رای منفی داد.

مقامات ارشد وزارت خارجه جمهوری‌خلق چین در بیانیه‌ها و مصاحبه‌های خود با رسانه‌های چینی و فارسی، روابط راهبردی را ستودند و تعهد خود به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را روشن کردند.

آن‌ها به خوبی اتهامات معمول را علیه آمریکا ‌‌به‌عنوان تنها طرف مسئول شکست مذاکرات هسته‌ای مطرح کردند.

در عین حال، چین «تلاش‌های صادقانه» ایران را ستود و تاکید کرد که مذاکرات نباید به «موضوعات دیگر» مانند تروریسم و افراط‌گرایی مرتبط شود.

برخلاف نسخه بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس که خواستار رسیدگی به پرونده هسته‌ای ایران و بی‌ثبات کردن فعالیت‌های منطقه‌ای و غیره بود، نسخه چینی خواستار رسیدگی به موضوع هسته‌ای ایران، بی‌ثبات کردن فعالیت‌های منطقه‌ای و غیره بود.
برنامه هسته‌ای ایران صرفاً یکی از چندین موضوع منطقه‌ای است که باید حل شود. علاوه بر این، با وجود تحریم‌ها، چین معتقد است تهران دارای پتانسیل عظیمی است که قصد دارد در زمان مناسب از آن بهره ببرد.

این کشور با داشتن 85 میلیون شهروند با تحصیلات عالی و موقعیت استراتژیک در خلیج‌فارس در تقاطع کشورهای عربی، ترک، روسیه و هند، کاندیدای ایده‌آل برای پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های عمرانی کمربند و جاده است.

در حالی که چین بزرگترین مصرف‌کننده انرژی در جهان است، ایران دارای برخی از بزرگترین ذخایر اثبات‌شده نفت و گاز جهان است.

اگرچه حزب-دولت کمونیستی ظاهراً سکولار، مطمئناً بنیادگرایی اسلامی ایران را ناپسند می‌بیند، اما یک نیروی قوی منطقه‌ای در مبارزه علیه هژمونی آمریکا است.

جوهر دیپلماسی متوازن چین همچنان «اول، عدم جانبداری» و «دوم، عدم ایجاد دشمن» است.

محققان چینی خاطرنشان کرده‌اند که در حالی که چین توافقنامه 25 ساله را با ایران امضا کرده است، توافق مشابهی را با کشورهای عربی خلیج‌فارس دنبال نکرده است.

این امر کشورهای عربی را به سمت نهادینه کردن همکاری با چین سوق داده است.

چین برای نظام آیت‌الله‌ها یک راه نجات اقتصادی فراهم کرده است. از زمان روی کار آمدن جو بایدن، چین ۴۷ میلیارد دلار نفت از ایران خریداری کرده است.

از سوی دیگر، پکن باید این نظام سرکش را سرپا نگه دارد تا مبادا سقوط کند و فاجعه‌ای منطقه‌ای با عواقب بسیار بدتر برای منافع رو به رشد چین در غرب‌آسیا ایجاد شود.

در بدترین سناریو، تغییر نظام در تهران می‌تواند منجر به تشکیل یک دولت لیبرال شود که واشنگتن می‌تواند از آن در «جنگ صلیبی» خود علیه چین استفاده کند.