loader image

جستجو

China should not be America's enemy in West Asia

جاست سکیوریتی:
چین نباید دشمن آمریکا در غرب‌آسیا باشد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

وبگاه «جاست سکیوریتی» نوشت: اگر چین در کمک به کاهش تنش‌های غرب آسیا موفق شود، نباید به‌عنوان تضعیف آمریکا تلقی شود، زیرا می‌تواند به‌جای هژمون سنگین، به نقش متعادل‌کننده فراساحلی بازگردد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه جاست سکیوریتی در یادداشت خود به‌قلم «بارباراسلاوین» نوشت:هیچ کمبودی برای آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در سفر آتی خود به چین وجود ندارد.

روابط آمریکا و چین به دلیل حمایت چین از روسیه در اوکراین، اختلافات تجاری و افزایش تهدیدها علیه تایوان در سطح پایینی قرار دارد؛

اما یک حوزه می‌تواند فضایی را برای همکاری فراهم کند که به نفع هر دو طرف و کل جهان باشد: جلوگیری از بحران جدید در غرب آسیا.

چین به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت غرب آسیا، ازجمله نفت تحریم‌شده ایران، در موقعیت منحصربه‌فردی قرار دارد تا تهران را برای کاهش تنش‌ها با آمریکا و اسرائیل هم در منطقه و هم در پرونده هسته‌ای تحت‌فشار قرار دهد.

همان‌طور که قبلاً توسط کارشناسان ما مشاهده شد، «این واقعیت که چین خریدار اصلی نفت ایران است، مانعی برای ایران است که تهدیدهای مکرر خود را مبنی بر بستن تنگه هرمز به روی تردد نفت‌کش‌ها تکرار کند.»

چین همچنین می‌تواند تهران را تشویق کند تا آنچه را که به نظر می‌رسد یک تفاهم نوظهور با آمریکا است (مبنی بر اینکه ایران اورانیوم تا درجه ساخت تسلیحات هسته‌ای غنی‌سازی نمی‌کند) را بپذیرد.

به نظر می‌رسد غنی‌سازی تا خلوص 90 درصد خط قرمزی باشد که می‌تواند جرقه حمله اسرائیل و/یا آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران را بزند.

این می‌تواند به یک درگیری گسترده‌تر منجر شود. در جلوگیری از چنین سناریویی، چین در مقابل منافع روسیه که در صورت بروز بحران در خلیج‌فارس، شاهد افزایش سرسام‌آور قیمت نفت خود خواهد بود، در خدمت منافع خود خواهد بود.

چین همچنین به‌طورکلی به (پیمان) عدم اشاعه جهانی کمک خواهد کرد.

تصور بسیاری در منطقه این است که دیگر نمی‌توان روی آمریکا حساب کرد. خرابی‌های استراتژیک بسیار زیادی وجود داشته است؛ مانند حمله به عراق در سال 2003 که تا حد زیادی به نفع ایران بود و خروج بی‌رویه از افغانستان در سال 2021. همچنین نگرانی در مورد عدم ثبات در سیاست آمریکا در قبال غرب آسیا وجود دارد، درست همان‌طور که دولت ترامپ به‌وضوح نشان داد:

در سال 2018 از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، زمانی که ایران هنوز به‌طور کامل به آن پایبند بود.

این امر باعث شد که ایران و نیروهای نیابتی تحت حمایت ایران علیه آمریکایی‌ها در عراق و سوریه و متحدان عرب آمریکا تلافی کنند.

حمله سال 2019 به تأسیسات نفتی عربستان و حملات به کشتی‌های دریانوردی از امارات (که با واکنش فوری آمریکا مواجه نشد) به فشار منطقه برای تنوع بخشیدن به روابط قدرت‌های بزرگ خود و تلاش برای کاهش تنش با ایران کمک کرد.

بلینکن به‌تازگی در عربستان بود و بنابرگزارش‌ها، سعودی‌ها را تحت‌فشار قرار داد تا کشور یهودی را نیز به رسمیت بشناسند؛

اما سعودی‌ها پیش‌شرط‌هایی مانند دسترسی به فناوری غنی‌سازی اورانیوم و تضمین‌های امنیتی آمریکا را مطرح می‌کنند که بعید است کنگره آمریکا آن‌ها را بپذیرد.

سعودی‌ها همچنین خواستار امتیازاتی از سوی اسرائیل به فلسطینی‌ها هستند که دولت راست‌گرای فعلی تل‌آویو از دادن آن بیزار است.

تنش‌زدایی، خواسته هرلحظه در غرب آسیا است و چین می‌تواند کمک کند. این می‌تواند نشان دهد که (چین) یک قدرت جهانی سازنده است، نه‌فقط مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی، تأمین‌کننده کالاهای مصرفی ارزان و آخرین وام‌دهنده.

اگر چین در کمک به کاهش تنش‌های غرب آسیا موفق شود، نباید به‌عنوان تضعیف آمریکا تلقی شود، زیرا می‌تواند به‌جای هژمون سنگین، به نقش متعادل‌کننده فراساحلی بازگردد.