بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مطلب تازه خود بهقلم «کریستین کوتش اولریشسن» عنوان کرد: دیپلماسی منطقهای در خلیجفارس در واکنش به گسترش جنگ در غزه که لبنان و یمن را درگیر و تبادل حملات نظامی مستقیم بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایران را آغاز کرده، افزایش یافته است.
شمار جلسات بین رهبران کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و همتایان ایرانی آنها در ماههای اخیر بیشتر شده، زیرا خطر آتش گستردهتری در ایران افزایش یافته است.
این تصور در پایتختهای منطقه ایجاد شده که دولت جو بایدن، بهطور همزمان پویاییهای موجود در آشتی بین خلیجفارس را تقویت نموده و فاصله بیشتری را بین مواضع کشورهای این منطقه و آمریکا ایجاد کرده که دولت جدید، از هر رنگ سیاسی که باشد، با روی کار آمدن باید با آن دستوپنجه نرم کند.
برای مقامات کشورهای حاشیه خلیجفارس، چنین سرمایهگذاری سنگینی در ابتکارات دیپلماتیک منعکسکننده تمرکز بر رشد اقتصادی، به جای رویارویی سیاسی و تاکید بر پویاییهای منطقهای ریسکزدایی است که شاید پروژههای بزرگ در دست اجرا در سراسر منطقه را به خطر بیندازد. این مورد بهویژه در عربستان و قطر صدق میکند.
هرگونه تشدید در تبادل آتش بین ایران و اسرائیل(رژیم صهیونیستی میتواند آسیبپذیری کشورهای خلیجفارس را در برابر گرفتار شدن در جنگ افزایش دهد.
عراقچی تنها در ماه اکتبر علاوه بر سفر به عربستان، از قطر، عمان، بحرین و کویت بازدید کرد.
صرفنظر از اینکه چه کسی در روز 20 ژانویه 2025 وارد دفتر ریاستجمهوری آمریکا میشود، کاخ سفید جدید باید با میراثی که پیشینیان پشت سر گذاشتهاند، روبرو شود.
عدم اطمینان به آمریکا در (برخی) پایتختهای شورای همکاری خلیجفارس مشهود است.
سال 2024 بیش از پیش نشان داد که کشورهای خلیجفارس بهعنوان قدرتهای میانی که تمایلی به درگیر شدن در تقابل ژئوپلیتیکی و مقابله با نقش نامطمئن آمریکا برای تأمین منافع خود ندارند، گزینههای زیادی را پیش روی آنها قرار داده است.