بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) در گزارشی بهقلم «وینتر» «دکل» نوشت:از زمان حمله حماس در 7 اکتبر، رهبران جهان عرب با چالش پیچیدهای مواجه شدهاند. کشورهای عربی میانهرو از جمله مصر، اردن، مراکش، امارات و عربستان بهشدت با مسیر «مقاومت» حماس و پیوندهای آن با محور ایران مخالف هستند.
آنها خواهان اخراج حماس از نوار غزه هستند و اهداف جنگ اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را میشناسند.
در عین حال، این دیدگاهها به ندرت به صورت علنی به اشتراک گذاشته میشود، زیرا گفتمان غالب در میان عموم مردم عرب تا حد زیادی از حماس حمایت میکند.
در نتیجه، در حالی که حماس با فشار نظامی مستمر از سوی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) مواجه است، تحت فشار همزمان لازم از سوی افکار عمومی عرب قرار نگرفته است.
دیدگاههای اعراب که منعکسکننده این احساسات هستند در طول جنگ مشهود بوده است.
در حالی که کشورهای عربی آسیبهای واردشده به زنان و کودکان در غزه را محکوم کردهاند، در مورد آسیبهایی که زنان و کودکان در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) متحمل شدهاند، سکوت کردهاند.
کشورهای عربی ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را بدون اینکه آن را بخشی از جنگ ضروری علیه یک سازمان تروریستی قلمداد کنند، محکوم کردند.
مصر ترور منتسب به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را «تشدید خطرناک»، اردن «جنایت» و عربستان «نقض آشکار حاکمیت ایران» تعریف کرد.
علاوه بر این، کشورهای عربی آشکارا از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و نه حماس خواستهاند که برای دستیابی به آتشبس انعطافپذیر باشد.
لحن انتقادی عربی نسبت به حماس گاهی توسط رقبای داخلی فلسطینی آن اتخاذ شده است.
تجربه نشان داده است که فشار اعراب بر حماس با توجه به حساسیت آن نسبت به وجهه عمومی میتواند مؤثر باشد.
بهعنوان مثال، در ماه جولای سال 2015، پس از اینکه تروریستهای آموزشدیده در غزه، دادستان کل مصر را به قتل رساندند، مصر یک کارزار عمومی برای مشروعیت زدایی حماس به راه انداخت.
مصر محاصره غزه را تشدید کرد و تهدید کرد که حماس را تحریم میکند، از جمله آن را بهعنوان یک سازمان تروریستی طبقهبندی میکند، مگر اینکه تغییرات اساسی در سیاست ایجاد شود.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) باید کشورهای عربی را تشویق کند که این روش پیشنهادی را در نظر بگیرند.
اسرائیل (رژیم صهیونیستی)میتواند این کار را با نشان دادن تمایل اصولی خود برای پیشبرد چشمانداز «دو دولت برای دو ملت» انجام دهد.
غربآسیا یک بازی مجموع صفر (در نظریه بازی و علم اقتصاد، یک بازی مجموع-صفر یا بازیِ حاصلْصفر، یک مدل ریاضی از وضعیتی است که سود یک طرف، دقیقاً برابر با زیان طرف مقابل است.
اگر مجموع سودهای شرکتکنندهها با هم جمع شود و مجموع زیانها از آن کم شود، حاصل برابر صفر خواهد بود) بین منافع اعراب-اسرائیل(رژیم صهیونیستی) یا مسلمانان-یهود نیست.
بلکه فضایی پویا است که طیفی از علایق چندوجهی و متقابل را در بر میگیرد که باید از طریق گفتوگوی آرام و مسئولانه پرورش یابد.
توافق بر سر لزوم تضعیف حماس و محور مقاومت میتواند پایه محکمی برای همکاری عملگرایانه میان همه بازیگرانی که در پی شکلدهی منطقهای باثبات، یکپارچه و مرفه پس از جنگ هستند، فراهم کند.