loader image

جستجو

Macron

کویینسی:‌ آیا رییس جمهور فرانسه می‌تواند به تهدید جنگ در اروپا پایان دهد؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

اندیشکده «کویینسی» در یادداشت تازه خود ضمن اشاره  به دوران دوگل در سال 1966 که فرانسه را از ساختارهای نظامی ناتو خارج کرد،‌ به بررسی این پاسخ پرداخت که آیا مکرون می‌تواند به تهدید جنگ در اروپا پایان دهد؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود به‌قلم «آناتول لیون» نوشت: «امانوئل مکرون» -رئیس‌‌جمهور فرانسه- می‌تواند تهدید کنونی جنگ در اروپا را تنها با سه کلمه پایان دهد: «من گفته‌ام: نه.»

«شارل دوگل» -سلف بزرگ او- زمانی که در سال 1963 اعلام کرد درخواست بریتانیا برای پیوستن به بازار مشترک اروپا را وتو کرده است، همین سخنان را بیان کرد. در شرایط کنونی، مکرون از جانشینان انتظار دارد که درخواست اوکراین مبنی بر پیوستن به ناتو را وتو کنند.

هیچ‌کس تصور نمی­کند که می­توان در آینده قابل پیش‌بینی به اوکراین پیشنهاد عضویت در ناتو را داد و مکرون نمی­‌تواند اقدامات جانشینان خود را دیکته کند. این نشان دهنده عزم فرانسه، تنها قدرت نظامی مهم در اتحادیه اروپا، برای جلوگیری از درگیری غیرضروری با روسیه است. و در نهایت باعث اتحاد مردم اروپا در جهت دفاع از میهن خود می­شود. این به نوبه خود اساس اولیه یک ساختار امنیتی جدید اروپا از جمله روسیه را بنا می­نهد و راه را برای حل اختلافات گوناگون در اطراف مرزهای ناتو و اتحادیه اروپا باز می­کند.

در نهایت، یک ابتکار فرانسوی در این راستا، صداقت و شفافیت را در بحث غرب در مورد اوکراین به ارمغان می­آورد که تاکنون با فریبکاری، خودفریبی و ریاکاری شناخته شده است.

با عضویت اوکراین در ناتو یا عدم آن، غرب کاملاً فاقد اراده و نیروهای نظامی برای دفاع از آن است و از زمان پیوستن لهستان، مجارستان، رومانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا و ناتو و سوابق تاسف­بار آن­ها، در اروپای غربی مطلقاً هیچ اراده­ای برای انجام هرگونه اقدام جدی جهت وارد کردن اوکراین به اتحادیه اروپا وجود ندارد.

مکرون با بیانیه این هفته امیدوار است تا «فرمت نرماندی» مذاکرات بین فرانسه، آلمان، روسیه و اوکراین را با هدف اجرای توافقنامه مینسک 2 در مورد راه­حلی برای مناقشه دونباس در شرق اوکراین آغاز کند که به منظور خودمختاری تضمین شده بین­المللی در داخل این کشور است. این در واقع تنها راه­ مسالمت­‌آمیز حل اختلاف است.

مکرون گفت: «وجود هماهنگی بین اروپا و آمریکا وجهه خوبی دارد، اما حیاتی است که اروپا گفتگوهای خودش را با روسیه داشته باشد.»

با این حال، دعوت به گفتگوی «اروپایی» با روسیه به خودی خود بی­فایده است. اتحادیه اروپا بارها نشان داده است که ذاتاً قادر به تنظیم رویکرد مشترک در قبال روسیه یا هر موضوع مهم دیگری در سیاست خارجی نیست. یک کشور اصلی باید رهبری را بر عهده بگیرد. و در شرایط کنونی فقط فرانسه می­تواند این کار را عملی کند، البته به شرطی که بتواند آلمان تقسیم شده را همراه خود بکشاند.

بنابراین، واگذاری مسئولیت به اروپا منجر به سردرگمی و تاخیر می­شود و هیچکس، حتی روس­ها را قانع نخواهد کرد. یکی از دلایل تشدید تنش کنونی مسکو این است که دولت روسیه اعتماد خود را به فرمت نرماندی و تمایل فرانسه و آلمان برای حفظ موضعی که باعث آزار واشنگتن می­شود، از دست داد.

در مبارزات کنونی انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه، همه نامزدها از راست افراطی تا چپ میانه‌رو به دنبال ادامه دادن راه شارل دوگل بوده‌اند. آن­ها باید در نظر داشته باشند که مطمئناً دوگل اجازه نمی‌داد فرانسه به خاطر جاه‌طلبی‌های بزرگ واشنگتن و روس‌هراسی لهستانی‌ها و سوئدی‌ها وارد یک درگیری غیرضروری و فاجعه‌بار شود.

دوگل در سال 1966 فرانسه را از ساختارهای نظامی ناتو خارج کرد که اعتراضی در جهت امتناع واشنگتن از سهیم کردن فرانسه در کنترل تسلیحات هسته­ای آمریکا در خاک خود بود. او همچنین کوشید تا با اتحاد جماهیر شوروی بر اساس مفهوم اروپایی که «از اقیانوس اطلس تا اورال» امتداد دارد، گفتگو کند. امیدهای او به دلیل جنگ سرد و ماهیت کمونیسم شوروی از بین رفت. اما می­توان گفت که دوباره در طرح «خانه مشترک اروپایی» میخائیل گورباچف ظاهر شده­اند.

پایان جنگ سرد بهترین موقعیت برای ظهور دوباره دیدگاه دوگل بود، اما مجموعه­ای از عوامل این امر را غیرممکن ساختند.

اکنون، و با بحران شدید اروپا، لحظه ظهور مجدد دیدگاه دوگل است. اگر مکرون می‌خواهد میراث دوگل در انتخابات فرانسه را دنبال کند، پس بهترین فرصت برای اوست تا بخشی از بینش، شجاعت و میهن‌پرستی دوگل را نشان دهد.