بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه دینفس وان در تازهترین گزارش خود بهقلم «برایان کلارک» «دن پت» نوشت: اتفاقات دهه اخیر، نقاط ضعف این طرح را نمایان کرده است.
از آنجایی که آمریکا وارد فصل مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری شده و شرایط چین، روسیه و ایران نیز بدتر شده، زمان خوبی برای بازنگری زیربنای سیاست دفاعی آمریکا فرا رسیده است.
این طرح، که پساز جنگ سرد در کانون توجهات قرار گرفت، هنوز از حمایت مقامات دفاعی، مطالعات اتاق فکر و استراتژیهای دولتی برخوردار است.
احتمال اقدامات تلافیجویانه، روسیه را از حمله به اوکراین منصرف نکرده است.
چین نیز به تغییر محیط امنیتی دریاهای چین جنوبی و شرقی، از طریق انجام فعالیتهای متنوع در « منطقه خاکستری» ادامه میدهد.
شبیهسازیهای پنتاگون نشان میدهند که انکار حمله به تایوان غیرممکن است.
حتی اقدامات اخیر خود وزارت دفاع نیز عدم کارآمدی طرح «بازدارندگی از طریق انکار» را تاکید میکند.
انبوهی از موفقیتهای دیپلماتیک در دو سال گذشته، باعث تقویت اتحاد بین کشورها و بهبود وضعیت دفاعی آمریکا در استرالیا، فیلیپین، ژاپن و ویتنام شده است.
بودجه دفاعی پیشنهادی آمریکا نیز هزینهها را کاهش داده است، بهطوری که تمام بخشهای نظامی، نیروهای خود را برای پرداخت هزینه تسلیحات پیشرفته، کاهش دادهاند.
این تحولات نشان میدهد که وزارت دفاع آمریکا بهدنبال این است تا رهبران چین را متقاعد کند که حمله به تایوان مخاطرهآمیز است و هزینه گزافی برای آنها بهدنبال دارد.
در ادامه شش دلیل ناکارآمدی طرح «بازدارندگی از طریق انکار» بیان شده است.
کلیت اين طرح، مبهم است. در ظاهر، «انکار» به این معنی است که نیروهای آمریکا و متحدان آن، تلاشهای متجاوزان را متوقف یا معکوس خواهند کرد، همانطور که در عملیات طوفان صحرا علیه عراق این کار را انجام دادند
. اگر چین، کشوری با جمعیت 1.4 میلیارد نفری و بزرگترین نیروی دریایی، گارد ساحلی، ناوگان کشتیرانی و نیروی موشکی جهان، به تایوان، کشوری با جمعیت 24 میلیون نفری و یک ارتش متوسط، حمله کند، این کار ممکن نخواهد بود.
طرفداران این طرح در پاسخ به غیرممکنبودن این طرح، میگویند که «انکار» به معنای ایجاد حس عدم اطمینان برای متجاوز است. این مطلب نقطه مقابل استراتژی انکار است. ایجاد حس عدم اطمینان با ایجاد خلاقیت و انعطافپذیری بیشتر ارتش آمریکا به دست میآید.
هدف این طرح، اشتباه است. اگر هدف این طرح متزلزلکردن حس اطمینان متجاوز و تغییر محاسبات باشد، وزارت دفاع باید قابلیتها و تاکتیکهایی را دنبال کند که عدم اطمینان را به حداکثر میرساند. ب
ا این حال، بودجه وزارت دفاع برای متقاعدکردن مقامات دفاعی و کنگره آمریکا طراحی شده است تا نیروهای آمریکا و متحدانش بتوانند حمله را انکار کنند، زیرا این کار آسانتر است.
این طرح، فرم نیروهای آمریکایی را دچار تحول میکند.
ارائه استراتژی، به تجزیه و تحلیل عملیاتی از نیروهای مورد نیاز برای توقف تهاجم نیاز دارد. با این حال، نیرویی که بتواند 350 کشتی را در 72 ساعت غرق کند، ن
سخه قویتر نیروهای چین است و حس عدم اطمینان ناشی از آن نیز ناچیز خواهد بود. علاوه بر این، ایجاد ظرفیت برآوردهکردن معیارهای اصلی این طرح، توانایی رسیدگی به سایر مسیرهای احتمالی تهاجم را از بین میبرد.
این طرح ممکن است در برابر اشکال جدید تهاجم امکانپذیر نباشد.
افزایش کارایی عملیاتهای منطقه خاکستری و قدرت جنگ سایبری و اطلاعاتی نشان میدهد که رویکردهای متفاوتی برای مقابله با حریفی که مایل است مسیری کندتر یا پیچیدهتر را برای رسیدن به اهدافش طی کند، مورد نیاز است.
این امر مستلزم آن است که ارتش آمریکا در رویاروییهای منطقه خاکستری شرکت و رهبران پکن را از تشدید تنشها منصرف کند.
این طرح، اعتبار و آبروی آمریکا را از بین میبرد. اجراکردن این طرح، مستلزم تحمیل خسارات زیادی است که میتواند منجر به تشدید تنش علیه دشمن مجهز به سلاح هستهای شود.
با توجه به وقایع اوکراین، میتوان انتظار داشت که رهبران آمریکا از اجراکردن این طرح، اجتناب کنند. این طرح، هزینههای زیادی را بر ارتش آمریکا تحمیل میکند.
حفظ وضعیت مورد نیاز جهت اجرای حملات سریع علیه صدها کشتی، برای ارتش آمریکا، گران و چالشبرانگیز است. اگر این مشکل تشدید شود، حمله چین به اهداف آمریکایی، ارزانتر از حمله آمریکا به اهداف چینی میشود.
زمان کنارگذاشتن این طرح فرا رسیده است.
این طرح فقط زمانیکه آمریکا در دنیا حرف اول را میزد، عملکرد خوبی داشت.
انکار، برنامهها و سرمایهگذاریهای دفاعی آمریکا را به سمت پیشبینیپذیری بیشتر سوق میدهد تا ایجاد حس عدم اطمینان برای دشمنان. رهبران وزارت دفاع، باید رویکردی را که در استراتژی دفاع ملی 2022 آنها ذکر شده است، بهطور کامل بپذیرند. تلاش وزارت دفاع برای ایجاد بازدارندگی یکپارچه و برتریهای پایدار، بر نقاط ضعف دشمنان و تضعیف اعتماد آنها متمرکز است. موفقیتهای اخیر پنتاگون در اقیانوس هند و آرام، بازدارندگی یکپارچه در عمل را نشان میدهد، اما پیروزیهای مقطعی، به خودی خود دشمنان را از حالت تعادل خارج نمیکند.
رهبران پنتاگون باید رویکردهایی را دنبال کنند که در عین جلوگیری از وقوع درگیری، باعث ایجاد حس عدم اطمینان و هزینه برای متجاوزان بالقوه مانند چین نیز بشود.