بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نیویورک سان در یادداشت تازه خود بهقلم «بنی آونی» نوشت: در حالی که دیپلماتهای ایران در وین به دنبال خرید وقت هستند، تیم بایدن بر روی طرح تازهای کار میکند: پذیرش ایران به عنوان کشوری هستهای و سرزنش ترامپ.
سخنگویان جمهوری اسلامی رسما مدعی پیشرفتهایی در مذاکرات برای از سرگیری برجام 2015 شدهاند، زیرا دولت حاضر به مماشات شده است.
«سعید خطیبزاده» -سخنگوی وزارت خارجه تهران- اخیرا به خبرنگاران گفت: «ما عقبنشینی یا بهتر بگوییم، واقعگرایی طرفهای غربی را در مذاکرات وین احساس میکنیم.»
در عین حال و بنا بر گزارش آکسیوس، «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی به ایالت هولاتا» همتای اسرائیلیاش، گفت که «برای بازداشتن ایران از غنیسازی اورانیوم با سطح خلوص 90 درصد»، آمریکا تمدید تحریمهای جهانی سختگیرانه را علیه حکومت روحانیون در نظر خواهد گرفت.
باید برای انجام این کار مکانیزمی به نام «بازگشت فوری تحریمها» (اسنپبک) را در شورای امنیت سازمان ملل فعال کرد. آمریکا باید مثل بریتانیا عضو برجام بشود تا بتواند وضع مجدد تمامی تحریمهای جهانی را درخواست کند.
وقتی ترامپ تلاش میکرد تا این مکانیزم بازگشت فوری تحریمها را فعال کند، اعضای شورای امنیت تلاش او را رد کردند و گفتند که آمریکا با خروج از برجام در سال 2018، امتیاز ویژهاش را برای اعمال این ابزار از دست داده است.
حتی اگر بازگشت مجدد بتواند تحریمهای جهانی را دوباره وضع کند که مطمئنا کار بزرگی است، اما آیا این کار ایران را از غنیسازی 90 درصدی اورانیوم باز خواهد داشت؟ آیا ایران در آن زمان کشوری از دست رفته نخواهد بود؟ به بیان دیگر، آیا یک تهدید واقعی نخواهد بود؟
چون بایدن وعده بازگشت مجدد به برجام را داده و میگوید که این بهترین راه برای ممانعت از مسیر ایران به سمت بمب است، این کشور سطوح غنیسازی خود را افزایش داده است. ابتدا در اواخر ژانویه بود که ایران سطح غنیسازی را به 20 درصد رساند.
خود این کار نقض برجام بود. کمی بعد و با استفاده از ماشینهای جدید، ایران ذخایرش را به دست کم 55 پوند اورانیوم 60 درصد رساند و به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شد.
موسسه علوم و مطالعات بینالملل گزارش میدهد که ایران میتواند ظرف سه هفته اورانیوم در سطح نظامی کافی برای ساخت یک سلاح هستهای را داشته باشد. این کشور میتواند یک انفجار زیرزمینی هستهای را در کمتر از 6 ماه انجام دهد.
با وجود این که غنیسازی اورانیوم در سطح 60 درصد هیچ کاربرد غیرنظامی ندارد، «ویلیام برنز» -مدیر سیا- اخیرا گفت که آژانس او «هیچ مدرکی به دست نیاورده دال بر این که رهبر معظم ایران تصمیم گرفته باشد به سمت تسلیحاتی شدن حرکت کند.»
برنز و سالیوان در مقایسه با رابرت مالی که بیشترین مماشات را میکند و هدایت مذاکرات وین بر عهده اوست، به عنوان افراد تندرو در دولت بایدن شناخته میشوند.
حتی این تندورها از این ایده استقبال میکنند که به ایران اجازه داده شود تا در مورد رفتن به سمت انفجار تصمیم بگیرد. این ایده است که اجازه میدهد بایدن سیاستهای «آهسته و کند» خود را در قبال ایران فریاد بزند، برخلاف تصمیم ترامپ که «فشار حداکثری» را جایگزین برجام کرد.
«بهنام بن طالبلو» -ناظر تحولات ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها- است و میگوید که دولت بایدن در حال تصمیمگیری در مورد یک نقشه دوم برای جمهوری اسلامی است.
او میگوید: «به جای طرحی مرکب از گزینههای دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی برای مقابله با تهدیدهای تهران، به نظر میرسد که با افزایش لفاظیها و مقصر دانستن دولت ترامپ به دنبال مقابله با بنبست فعلی هستند.»
«ماکر دوبوویتز» -مدیر بنیاد دفاع از دموکراسیها- در مقاله وال استریت ژورنال مینویسد؛ بایدن «به زودی با این تصمیم سرنوشتساز روبرو خواهد شد که یا به حکومت آخوندی اجازه دهد به یک قدرت نظامی هستهای تبدیل شود یا این که از نیروی نظامی برای متوقف کردن آن استفاده کند.»
رهبران خاورمیانه از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) گرفته تا کشورهای خلیج از این ترس دارند که بایدن به جای اتخاذ چنین تصمیمی، فقط کار امروز را به فردا بیندازد. اگر چنین باشد، تهران به عنوان کشوری هستهای احساس آزادی عمل بیشتری خواهد کرد تا با نیروهای نیابتی و ارتش خود به آنها حمله کند.