بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود بهقلم «شیرین شکارچی» نوشت: خشونتی که میان تظاهرکنندگان فلسطینی و پلیس اسرائیل در طول ماه رمضان در داخل و اطراف مسجدالاقصی به اوج خود رسید، بار دیگر به جهانیان یادآوری کرد که درگیریهای چند دهه اخیر از بین نرفته است. بمباران غزه توسط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در پاسخ به شلیک موشک از منطقه محاصرهشده، تنها اهمیت مداوم درگیری را برجسته کرد.
وقایع اخیر در فلسطین، شکنندگی دستاوردهای اخیر در عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را آشکار میکند.
اگر تنشهای کنونی به خشونتهای بزرگتر منتهی شود، آن دسته از کشورهای عربی که روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کردهاند، ممکن است فشار را برای تغییر رویکرد احساس نموده و در روابط خود تجدیدنظر کنند.
به علاوه، شیوع گسترده خشونت قومی به احتمال زیاد باعث تقویت گروههای مقاومت خواهد شد. این محور شامل حزبالله، برخی از شبههنظامیان شیعه عراق، انصارالله یمن، ایران و سوریه است.
این آرایش نیروها به این معناست که یک درگیری بالقوه در فلسطین، ممکن است شعلههای آتش را در منطقه گستردهتر کند و ایران را قادر سازد تا با حمایت از آرمان فلسطین، تا حدی در منطقه نفوذ کند.
موضوع فلسطین و مناقشه اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بر سر آن، از دهه 1950 به بعد، یکی از دلایل اصلی تعامل قدرتهای بزرگ بهویژه برای آمریکا در این منطقه بوده است.
از گذشته، اسرائیل (رژیم صهیونیستی)تحت حمایت غرب بود، در حالی که تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مسکو از فلسطینیها حمایت میکرد.
نقطه اصلی اختلاف ایران و آمریکا نیز به موضع جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و مسئله فلسطین مربوط میشود.
این کشور که از به رسمیت شناختن اسرائیل(رژیم صهیونیستی) امتناع میورزد، معتقد است که سرنوشت فلسطین باید با همهپرسی تعیین شود.
در مجموع، مناقشه بر سر فلسطین و حقوق فلسطین همچنان منبع اصلی تنش و بیثباتی در غرب آسیا و محرکی بالقوه برای جنگی در سطح منطقه است که در آن برخی از طرفها به دنبال مداخله نظامی آمریکا هستند. این اتفاق برای امنیت منطقه بسیار شکننده خواهد بود.