بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ناینتین فورتی فایو در یادداشتی بهقلم «رابرت فارلی» نوشت: آیا تحریمهای مالی که آمریکا و غرب علیه روسیه وضع کردهاند، تأثیر قهرآمیز قابلتوجهی بر کرملین داشته است؟
در غیر این صورت، ممکن است مجبور باشیم این ایده که «وابستگی متقابل تسلیحاتی» به آمریکا و متحدانش مزیتهای رقابتی حیاتی خاصی میدهد را بازبینی کنیم.
آمریکا و متحدانش تا چه حد میتوانند از ابزارهای مالی برای تضعیف ظرفیت روسیه برای جنگ استفاده کنند؟
تحریمهای مالی نه اقتصاد روسیه را فلج کرده و نه این کشور را از صادرات انرژی باز میدارد. تحریمهای مالی، صنعت دفاعی روسیه را به بنبست نرساندهاند، اگرچه این تحریمها در ایجاد مشکل برای روسیه در تأمین برخی از قطعات در سطح بینالمللی نقش داشته است.
تحریمهای مالی، روسیه را مجبور به ترک جنگ ننموده یا توانایی این کشور در پرداخت هزینههای جنگ را بهطور جدی تضعیف نکرده است.
تحریمهای مالی بخش بزرگی از داراییهای بینالمللی روسیه را کاهش داده است.
روسیه ممکن است دیگر هرگز به این داراییها دسترسی نداشته باشد؛ توانایی روسیه برای نگهداری پول در خارج از کشور بهشدت محدود شده است.
واردات و صادرات روسیه بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. شهروندان ثروتمند روسیه کنترل داراییهای خود را در خارج از کشور از دست دادهاند. پیشبینیهای بلندمدت رشد اقتصاد روسیه تأسفبار شده است.
اقتصاد روسیه که بین 1 تا 2 درصد تجارت جهانی را تشکیل میدهد، از تحریمهای مالی رنج میبرد اما اثرات ثانویه قابلتوجهی بر تورم و جریان تجارت جهانی دارد.
در نظر بگیرید که در سال 1914، سهم 9.3 درصدی آلمان از تجارت جهانی کافی بود تا انگلیس را از اعلام جنگ مالی کامل به دلیل نگرانی از اینکه تحریمهای سنگین ویرانی مالی جهانی را به بار خواهد آورد، باز دارد. در این زمینه شایان ذکر است که جمهوری خلق چین حدود 15 درصد تجارت جهانی را نمایندگی میکند و جنگ مالی را به چشماندازی بسیار حساس تبدیل میکند.
حوزه مالی یک مفهوم مفید برای تفکر در مورد رقابت بینالمللی است. مشکل در این راه ممکن است این نباشد که ابزارها بهاندازه کافی کشنده نیستند. ممکن است مجازات اهداف (روسیه، چین یا هر کشور دیگری که آمریکا در آینده تصمیم به کوبیدن آن بگیرد) برای آمریکا و شرکای آن بسیار خطرناک باشد.