بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه میدل ایست مانیتور در مقاله تازه خود بهقلم «سیمانور یونت» نوشت: COP27 و اجلاس G20 در یک مقطع مهم برگزار شدند: حمله روسیه به اوکراین، انتخاب لولا در برزیل، سومین دوره ریاستجمهوری شی، محدودیتهای آمریکا در صادرات نیمهرساناها به چین و انتخابات میاندورهای آمریکا.
به این ترتیب، هر دو اجلاس COP27 و G20 به آینده نظم جهانی اشاره میکنند.
آنها تأیید میکنند که جهانیسازی هنوز به پایان نرسیده، اما جوهره جهانیسازی تغییر کرده و نظم دنیا در حال بازسازی شدن است.
در این میان، برخی از مسائل پنهان همچنان پابرجاست. بهعنوان مثال، در یک دنیای ایدهآل، قرار است تجارت و سیاستهای مرتبط با آب و هوا در سراسر جهان یکسان باشد.
در واقعیت، همیشه اینطور نیست. گاهی اوقات، سیاستهای تجاری با سیاستهای مرتبط با آب و هوا در تضاد است.
در زمانهای دیگر، سیاستهای مرتبط با اقلیم صرفاً پوششی برای سیاستهای تجاری کشورها هستند.
علاوه بر این، کشورهای توسعهیافته به سلطهگری خود ادامه میدهند. از منظر آنها، راهحل مشکلات کشورهای در حال توسعه همچنان اصلاحات است، نه تغییر قوانین و نظم بینالمللی ایجادشده توسط آنها که باعث این مشکلات میشود.
هر زمان که تنش نظامی یا سیاسی بین کشورها وجود داشته باشد، بحث پایان جهانیسازی آغاز میشود.
تهاجم روسیه به اوکراین یا محدودیتهای آمریکا در زمینه تامین نیمهرساناها به چین هم از این الگو پیروی کرد.
تهاجم روسیه ضربهای بزرگ به نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین است. پیامدهای جنگ، یعنی بحران انرژی، ناامنی غذایی، اثرات منفی بر تجارت بینالمللی و تحریمها برای نظم جهانی مضر بوده است.
به طور مشابه، محدودیتهای آمریکا در صادرات نیمهرساناها با آزادسازی تجارت تداخل دارد. با توجه به انتخابات میاندورهای آمریکا و تمرکز نامزدها بر سیاستهای تجاری، به نظر میرسد رهبر نظم جهانی برنامههای سیاست ملیاش را بر آینده تجارت بینالمللی برتر میداند.
تجارت و وضعیت آب و هوا درهم تنیده شدهاند. اما ماهیت رابطه این دو معمولاً بحثبرانگیز است.
اکنون، هر کشوری، حداقل در تئوری، اذعان دارد که برای حفظ تجارت بینالمللی و نظم جهانی باید با تغییرات آب و هوایی مقابله کرد.
با این حال، در عمل، سیاستهای مرتبط با تغییرات آب و هوایی معمولاً بهعنوان مانعی برای بهرهمندی از تجارت بینالمللی تلقی میشوند. نشت کربن نمونهای از آن است.
علاوه بر این، سیاستهای مرتبط با اقلیم گاهی اوقات بهانهای معتبر برای سیاستهای تجاری حمایتگرایانه هستند.
بهعنوان مثال، از دیدگاه اتحادیه اروپا، قانون اخیر کاهش تورم آمریکا بهانهای برای حمایتگرایی است.
اعتبار مالیاتی برای وسایل نقلیه الکتریکی توسط قانون کاهش تورم تعریف شده است، اما در نهایت بستگی به این دارد که آیا باتری وسایل از آمریکای شمالی تامین میشود یا خیر.
کشورهای قدرتمند به توسعه ادامه میدهند. آنها خود را بهعنوان «بخشنده» معرفی میکنند در حالی که کشورهای در حال توسعه «نیازمند» هستند.
آنها به خود میبالند که حمایت مورد نیاز کشورهای در حال توسعه را ارائه میکنند و به آنها کمک میکنند تا خود را تغییر دهند و بهتر با سیستم سازگار شوند.
به این ترتیب، بیانیه رهبران G20 بارها به حمایت از کشورهای در حال توسعه اشاره کرده است. این در حالی است که درباره مسئولیت کشورهای توسعه یافته در بحران اقلیمی چیزی بیان نشده است.