بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده اوراسیا ریویو در یادداشت تازه خود بهقلم «لوک کافی» نوشت:در حالی که هفته گذشته سران ناتو در مادرید گرد هم آمدند، گردهمایی دیگری در 5 هزار و 300 کیلومتری آنها در عشقآباد ترکمنستان برگزار شد، جایی که رهبران پنج کشور ساحلی دریای خزر (روسیه، ایران، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان) برای ششمین اجلاس سران خزر گرد هم آمدند.
نباید پیامدهای چنین نشستی در خصوص دریای خزر را نادیده گرفت.
بسیاری از ایرانیان هنوز احساس میکنند در سال 2018 زمانی که کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر در اجلاس آکتائو به توافق رسید فریب خوردهاند.
سالها بحث بر سر این بود که خزر از نظر قانونی دریا است یا دریاچه. در حقوق بینالملل بین این دو در حقوق معدنی و مالکیت منابع طبیعی تفاوت معناداری وجود دارد.
در آکتائو، پنج کشور ساحلی توافق کردند که خزر نه دریا است و نه دریاچه، اما در عوض به آن یک وضعیت حقوقی ویژه اعطا کردند.
در حالی که حسن روحانی، با شرایط آن موافقت کرد، در داخل با خشم مواجه شد. مجلس ایران تا به امروز این توافق را تصویب نکرده است.
برای یک ایرانی، دریای خزر اهمیت تاریخی و فرهنگی دارد.
در طول قرن نوزدهم و بیشتر قرن بیستم، خزر اساساً دریاچهای مشترک بین روسیه و ایران بود. با ظهور آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان پس از پایان جنگ سرد، برخی از ایرانیان بر این باور بودند که این کشورهای جدید باید سهم خود از بستر دریای خزر را از «روسیه» دریافت میکردند. این دیدگاه نه تنها واقعبینانه نیست، بلکه در حقوق بینالملل نیز مبنایی ندارد.
برخی دیگر در ایران معتقدند که خزر همچنان باید از نظر قانونی یک دریاچه در نظر گرفته شود و هر کشور ساحلی معادل 20 درصد داشته باشد، اما باز هم این غیرواقعی است.
ابراهیم رئیسی میداند که آخرین چیزی که به آن نیاز ندارد، ناآرامیهای مدنی بیشتر است. اقتصاد ایران در وضعیت بدی قرار دارد. بعید است که توافق هستهای جدید به توافق برسد.
مشخص نیست رئیسی چه موضعی در قبال موضوع منتهی به اجلاس بعدی خرز در ایران اتخاذ خواهد کرد.
در سالهای آینده، منطقه خزر اهمیت فزایندهای پیدا خواهد کرد. اروپا برای امکانات انرژی بیشتر به منطقه نگاه خواهد کرد. چین در تلاش است تا در منطقه نفوذ اقتصادی کند. این در حالی است که روسیه میخواهد قدرت مسلط در خزر باقی بماند.